در جهـان مسـیحیت به علت روش خشونت بـار روحانیون درگذشـته، و به دلیل انـدیشه هاي موهومی که هم اکنون نیز کلیسـا
عرضه می کند، بسـیاري از مردم متمدن نسبت به اساس دیانت بدبین و بی اعتقاد شده اند، و حتی افراد فراوانی به الحاد و کفر
گرویده اند.
آیـا منشأ این لغزش فکري چیزي جز همان تعالیم کلیساست که هرگاه از خـدا سـخن به میان می آورنـد، او را پـدر مسـیح می
دانند؟
هنگامی که ارباب کلیسا، خدایی را به مردم متمدن معرفی می کنند که ذاتی دگرگون شده و متحول دارد و او را از مرتبه فوق
ماده به تجسـد می کشاننـد و به دارش می آویزنـد و به پندار نادرست پولس: "ملعونش می سازند تا لعنت بندگان را باز خرید
کنـد: و سـپس دوام جهان بیکران را بر عهده چنین موجود متحول و ُ مردنی و محکومی می نهند، البته جا دارد که "ماتریالیسم"
با این شیوه از خداشناسی به پیکار برخیزد و بگوید: خدا انسان ها را نساخته است بلکه انسان ها خدارا ساخته اند.
کنت لئو تولسـتوي - فیلسوف مشـهور روسی - می گوید: »...به خود گفتم (او)وجود دارد و فقط در همین لحظه که وجود او
را تصـدیق کردم حیات در من دمیـده شد و من امکان زندگی را احساس کردم و لذت وجود را درك نمودم. اما چون پس از
تصدیق به وجود خدا در پی آن رفتم که نسبت خود را با او بدانم و چون در این مقام به تبعیت قوم، تصور خدایی را کردم که
خالق ما است و در سه شـخص تجلی کرده و پسـر خویش عیسی مسیح - نجات دهنده ما را - فرستاده است، آن خدا باز از من
و جهان جدا گشت و چون تکه یخی در مقابل دیدگانم آب شد.
باز چیزي در من باقی نماند و باز چشمه حیات در من خشک شد و من همچنان مأیوس ماندم....
آیا کلیسا تا حدود زیادي مسؤول شیوع الحاد و مادي گري در غرب نیست؟
:: موضوعات مرتبط:
مسیحیت ,
,
:: برچسبها:
مسیحیت ,
,